شعری زیبا از قطران تبریزی
ایدل ترا بگفتم کز عاشقی حذر کن بگذار نیکوان را وز مهرشان گذر کن
چون روی خوب بینی دیده فراز هم نه چون تیر عشق بارد شرم و خرد سپر کن
فرمان من نبردی فرجام من نجستی پنداشتی که گویم هر ساعتی بتر کن
هر گام عاشقی را صد گونه درد و رنجست گر ایمنیت باید از عاشقی حذر کن
ناکام من برفتی در دام عشق ماندی چونست روزگارت ما را یکی خبر کن
اکنون بصبر کردن ناید مراد حاصل زین چاره بازمانی رو چاره دگر کن
قطران تبریزی
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 15:40 توسط محرم قربانی زرنقی
|