در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد
در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد
بس دل که از این سلسله در پای تو افتاد
تنها نه من افتاده سر پنجه عشقم
بستن که ز بازوی توانای تو افتاد
آسوده شد از شورش صحرای قیامت
هر چشم که بر قامت رعنای تو افتاد
از دامن شیرین دهنان دست کشیدم
تا در سر من شور تمنای تو افتاد
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 15:32 توسط محرم قربانی زرنقی
|