دلم
نکرد با سر زلف تو هیچ کار دلم
ببرد در طلب وصل روزگار دلم
در آرزوی خلاصی ز تنگنای وجود
به گرد سینه بر آمد هزار بار دلم
کدام دل ز کجا دل چراست دل کو دل
که از دو دیده برون کردی ای نگار دلم
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 15:42 توسط محرم قربانی زرنقی
|