شعری زیبا تقدیم به پادشه خوبان
دیریست رابطه ام با خدا کم است
چیزی میان سینه من گو ییا کم است
باکلبه ی سیاهی خود خو گرفته ام
ایمان من به پنجره یا نیست یا کم است
ای بار سینه سوخته اهسته تر بکوب
گرداب سخت و تجربه ی ناخدا کم است
ماییم وشرمساری یک خوشه زندگی
نوبت اگر چه هست در این آسیا کم است
یا ایها الخلوص دو دستم به دامنت
کاری بکن ، که رابطه ام با خدا کم است
+ نوشته شده در جمعه هجدهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 11:43 توسط محرم قربانی زرنقی
|