آپلود عکس ، آپلود ، سایت اپلود عکس

جسمم غزل است اما روحم همه "نیما"یی ست


در آینه ی تلفیق این چهره تماشایی ست

تن خو به قفس دارد جان زاده ی پرواز است


آن ماهی ِ تنگآب و این ماهی ِ دریایی ست


در من غزلی اینک دنبال تو می گردد!


ای آنکه تو را دیدن انگیزه ی گویایی ست


"من" فکر گریزم "او" تا راه به من بندد


با قافیه های ناب در حال ِ صف آرایی ست:


کز خلق چه می جویی شاعر؟ که به شعر تو


از حالت چشم اوست، گر اینهمه گیرایی ست


"من" یک تن و "او" بسیار "من" ساده و "او" عیار


"او" می کشدم ناچار آن سوی که شیدایی ست


در رفتن ام و در "من" خَلقی ست که می بندد


-ره را که" کجا شاعر؟ هنگام هم آوایی ست


"او" یک تن و "ما" بسیار یک تن به زمین بسپار


آوا به قفس مگذار کآوای تو دنیایی ست


من بین دو در مانده واجسته و درمانده


تا خود چه کند -شعرم- این را که معمایی ست