لیلای پاییز
با يکـ بغل شاخه خشکــ
و
نگاه عميق تو ...که همـ ـآغوشي
آتش و چوب
در آن حدس زدني است!!
مي لرزد دلم...
به من تکیه کن!
من تمام هستی ام را دامنی میکنم تا تو سرت را بر آن بنهی!
تمام روحم را آغوش میسازم تا تو در آن از هراس بیاسایی!
تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم دستی میکنم تا چهره و گیسویت را نوازش کند!
تمام بودن خود را زانویی میکنم تا بر آن به خواب روی!
خود را تمام خود را به تو میسپارم تا هرچه بخواهی از آن بیاشامی!
از آن برگیری ،هرچه میخواهی از آن بسازی!هر گونه بخواهی باشم!
از این لحظه مرا داشته باش!
"دکتر علی شریعتی"
+ نوشته شده در پنجشنبه دوم آذر ۱۳۹۱ ساعت 0:27 توسط محرم قربانی زرنقی
|