پاسخ یک نامه
پاسخ یک نامه
یک چمن داغ
هزاره ی آوار
مهمان نا خوانده
دست جادوگر آب
بی بنیاد (برای عشق های مجازی)
شرح موارد حساس
مورد 1
گرد باد هاي مسموم مي آيند
و مي روند
تا باور باغ را مچاله كنند
اما تو مي درخشي
و دريا ها مي خروشند
و در ختان از باوري تازه سبز مي پوشند
مورد 2
آي بانيان غبار هاي شبه و وحشت
دمندگان شيپور هاي شايعه
شيپورهاي كذب
آي حنجره ي ديگران
آن قدر كه از تو بيمناكم
از توافق دست ها و آهن ها
- هرگز !
مورد 3
ديگران را بگذار
دل به آفتاب بسپار
نگاه كن چگونه هر بامداد
صبور و سر بلند
از شانه هاي خاكستري صبح بالا مي آيد
و ستارگان چگونه از روشنايي اش شرمنده مي شوند
خاموش مي شوند
ديگران را بگذار !
خواهش شکستن
شوق رهایی
عصاره ی یک حسرت
هیچ می دانی آیا ؟
پرندگان می آیند
عشق
پل
شکفتن
فیض دل
هوای عشق
دعوت
عصاره ي يك حسرت
اي كاش درختي باشم
تا همه تنهايان
از من پنجره اي كنند
و تماشا كنند در من
كاهش دلتنگي شان را
اگر اينگونه بود
پس دلم را
به سمت دست نخورده ترين قسمت آسمان مي بردم
تا معبر
بكر ترين عطرها باشم
كه تاكنون
هيچ مشامي
نبوييده باشد
و قاب تصوير هاي متحرك
ازخيال سبز
در باغ آسمان
كه قوي ترين چشم ها آن را
رصد نمي توان كرد
اي كاش درختي باشم
تا از من در يچه اي بسازند
و از آن خورشيد را بنگرند
كه حرارت و بزرگي را
ازپيشاني مردي وام گرفت
كه خانه اي داشت
كوچك تر از دو گام كه برداري
اي كاش مرا تا خداوسعت دهند
تا نشان دهم
انسان يعني
چهل سال آيينه وار زيستن
من تصوير هايي دارم
از سكوت
كه در بيابانش
واژه ها لالند
و كلمه ها كوچك
بروز سكوت
در جنگل كلمه
چگونه آيا ؟
اي كاش پنجره اي باشم !