غزل زیبای درد بر من ریز از (عطّار)
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قيامت مست و حيران خوشتر است
تا تو پيدا آمدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ريز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
مینسازی تا نمیسوزی مرا
سوختن در عشق تو زان خوشتر است
چون وصالت هيچکس را روی نيست
روی در ديوار هجران خوشتر است
خشکسال وصل تو بينم مدام
لاجرم در ديده طوفان خوشتر است
همچو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار گريان خوشتر است
+ نوشته شده در دوشنبه دوم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 17:48 توسط محرم قربانی زرنقی
|